متاسفانه امتحانات من هنوز ادامه داره و به کندی و سختی می گذره....تا دو هفته دیگم ادامه داره ....این چند شبه خیلی می خواستم وبلاگ بنویسم ولی وقت نشد... هر موضوع قابل عرضی هم که به ذهنم می رسه به زحمت سعی می کنم خودم رو در گیرش نکنم و بگذارمش برای بعد امتحانا ...
واقعا خیلی بده آدم عادت کنه به اینکه هر چی به ذهنش می رسه تو وبلاگ بنویسه... چون مثل الان من, اگه وقت نکنه احساس بدی بهش دست می ده .... هر چند باید اعتراف کنم با وجود این احساس بد یک احساس خوب هم دارم و اون اینکه حس زیبای آزادیه حس اینکه افکار و روحیاتت دم دست هر کسی نیست و می تونی تو دل خودت نگهشون داری و می بینی که هنوز اعتیادت شدید نیست...و این که از خرق عادت خوشت می یاد نشون می ده که اونقدرام پیر نشدی و دلت هنوز جوونه ! ! !
حالا این حرف ها رو نزدم که بگذارید به حساب خداحافظی با وبلاگ نویسی و این حرفا نه.... من هنوز با نوشتن اینجا حال می کنم و فکر می کنم حالا حالا ها حرف برا زدن داشته باشم ....
البته یک مسئله دیگم هست که باید بگذارید کنار همه اون تناقضات دیگه ای که تا حالا تو حرف هام داشتم .... همه رو بگذارید به حسابم .... و اون اینکه خیلی وقته دلم برای سکوت تنگ شده سکوتی که آدم رو به درون خودش می بره و خیلی چیز ها رو براش روشن می کنه ....اینه اون تناقضی که ازش حرف می زنم از یک طرف دوست دارم بحث کنم و مسائل رو باز کنم و از طرف دیگه با سکوت هم خیلی حال می کنم .... ولی این ترفند سکوت به نظرم خیلی کاربردی تر میاد شاید برای خود شناسی تجزیه تحلیل کردن خیلی منطقی تر باشه ولی لزومن کاربردی تر نیست .... سکوت معنی دار خیلی بهتره .... وقتی آدم پر حرف سکوت اختیار کنه و گوش دل بسپاره به نوای قلبش و نوای اطرافش ... از صدای باد و آب و پرنده ها و حتی همهمه آدم های تو خیابون هم می تونه خیلی چیز ها یاد بگیره.... فقط اشکال ما اینه که چون قدرت فهم این زبون بین المللی و بین الموجودی و بین المخلوقی رو بلد نیستیم منکرش می شیم و بی خیالش.
مثل اینکه باز افتادم به پر حرفی آخه امشب اصلا نمی خواستم وبلاگ بنویسم.... به هر حال اینا حرف هایی بود که پیش اومد ..من فکر می کنم هر چیزی که برای آدم پیش میاد یک حکمتی داره به شرطی که خودت رو به روح هستی متصل کرده باشی حتما نتیجه خوبی برات داره برای تو یا یکی دیگه مثل خودت.
ولی نمی تونم بیشتر ادامه بدم ....فقط امیدوارم این حرفا بدرد یکی بخوره چون برای من نتیجش این بود که از درس خوندن افتادم.
No comments:
Post a Comment