Friday, January 30, 2004

. . .
نمی دونم چی بگم ...
نه اینکه نخوام بگم ها ... واقعا حرفی برای گفتن ندارم .... شاید باید کمی فکر کنم ... تا افکار گذشته رو با موقعیت حال تنظیم کنم ... تا هماهنگشون کنم ... خود گذشته مهم نیست .... اما حال و آینده مهمه ... احساس آدم مهمه ... مهمه که چی فکر می کنی و چی فکر می کنن دیگران ... دید من مهمه و دیدی که انتظار دارم دیگران نسبت به من داشته باشن ...
نمی شه منکر زیبایی ها و آرامش ها شد ... اما باید محتاط بود و دقت کرد ... برای حداکثر آرامش و انرژی ممکن ... و حداقل پشیمونی و حداقل اتلاف انرژی ... می دونم که بازده، 100 درصد نمی شه ...ولی از یارم می خوام که کنارم باشه و کمکم کنه در همه لحظات ...

No comments: