Sunday, October 12, 2003

اولا عیدتون مبارک.

دوما بگذارید یک جریانی که تازگی ها اتفاق افتاده براتون تعریف کنم ... این جریان رو از یک منبع موثق شنیدم ...
مردی که در ساعات غیر کاری مسافر کشی می کرده ... یک روز با هیجان به همکاراش می گه که شب قبل امام زمان رو سوار کرده ...
تعریف می کنه که آخرای شب مردی خوش سیمایی رو سوار می کنه که موقع پیاده شدن یک هزاری بهش می ده ... و تا مرد راننده میاد بقیه پول رو پس بده مسافر غیب می شه ...
تا چند روز مرد از خوشحالی تو پوست خودش نمی گنجیده ... تا اینکه یک روز می آن جلبش می کنن و می برنش کلانتری ...
فکرش رو بکنید ... یک مسافر ازش شکایت کرده بوده که این آقا انداختتش تو چاله .. بقیه پولش رو هم نداده ....
...
فهمیدید جریان چی بوده؟
مسافر بیچاره هیچ نسبتی با امام زمان نداشته ... تا از ماشین پیاده می شه ... می افته تو یک چاله بطوری که راننده دیگه نمی دیدتش ... رانندهه فکر می کنه مسافر غیب شده !
;)

No comments: