Saturday, March 09, 2002

امشب همزادم ازم خواست تا یک جایی تو وبلاگم ازش نام ببرم ... ولی من فکر می کنم همزادم بیش تر از یک نام بردن می تونه سهم داشته باشه .. انقدر که من امشب فقط از اون بنویسم ... (شاید جوابی باشه به یکی از دوستان دیگه ... یا شاید دوست داشته بگم یکی از دشمنان P: )
راستش تو دیوان حافظ دنبال لغت همزاد گشتم ولی پیدا نکردم ... پس این بیت رو به نیت اسم خودش میارم:
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست / ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
بعد یک فال گرفتم اسم مستعار خودم اومد:
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت / بنگر که از کجا به کجا می فرستمت
من دیگه حرفی برای همزادم ندارم جز اینکه براش آرزو کنم همیشه( همونطور که تا الان بوده )... سرحال باشه و با لبخند زدن به خستگی ها و مشکلات به خودش انرژی تزریق کنه ...
به نظر من تنها کسی که همیشه می تونه به ما کمک کنه خود آدمه ... من به خودم .... تو به خودت ... وقتی قدرت کمک کردن داریم که راه رو به روی انرژی های منفی ببندیم و یک سیم رابط قوی و قطع نشدنی بکشیم از قلبمون به منبع بی پایان انرژی ... ...

No comments: