Sunday, May 26, 2002

تو باغ اومدن کلا کار سختیه ... اونم بعد یک مدت طولانی ... خیلی هم فرقی نمی کنه که باغ چی باشه ... من امروز به سختی خودمو هل دادم تو باغ درس ... از صبح با خواهش و تمنا به جایی نرسیدم ... دست آخر از زور استفاده کردم ... و الان دم در ورودی درسم ... وای که چه باغ به هم ریختی ایه ... یک ترمه هیچکی بهش نرسیده ... ;)

No comments: