ناز سخنت حافظ جون :
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند / چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
من ارچه درنظر یار خاکسار شدم / رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر می زند همه را / کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است / چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفته اند این بود / که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع، وصل پروانه / که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود بدست آور / که مخزن زرو گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشته اند به زر / که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ / که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
No comments:
Post a Comment