Sunday, August 28, 2005

برای رسیدن به آرامش عجله دارم ...
عجله دارم ... که برسم به جایی که انرژیم رو فقط صرف عشق کنم ... صرف راه ... و صرف یار ...
دیره ... دوره ... وقت کمه ... سنم هر لحظه زیاد می شه ...

دوران جوونی رو دارم به بی خبری و فراموشی طی می کنم ...

باید بجنبم ...

درود بر هر که یاریم کند در ره یار ...

No comments: