Tuesday, August 02, 2005


شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد/ بنده طلعت آن باش که آنی دارد

شیوه حور وپری گرچه لطیف است ولی/ خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد

چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب/ که با قید تو خوش آب و روانی دارد

گوی خوبی که برد از تو که خورشید آنجا/ نه سواریست که در دست عنانی دارد

دلنشین شد سخنم تا تو قبولش کردی/ آری آری سخن عشق نشانی دارد

خم ابروی تو در صنعت تیراندازی/ برده از دست هرآنکس که کمانی دارد

با خرابات نشینان ز کرامات ملاف/ هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد

مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای/ هر بهاری که به دنباله خزانی دارد

مدعی گو که لغز و نکته به حافظ مفروش/ کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد

No comments: