Wednesday, August 10, 2005

دولت خاتمی با همه فراز نشیب ها خواستن ها و نخواستن ها .. امید ها و نا امیدی ها تموم شد ....
هشت سال از بهترین سالهای عمرم ... گذشت ...
کم کم دارم تغییر جایگاه می دم ... خاتمی به سلامت خسته نباشی ... شاید یک وقتایی زیادی ازت انتظار داشتیم ... و زیادی امید ... به همون نسبت هم گاهی زیادی انتقاد کردیم ازت ... وقتی که نمی دونستیم چه شرایطی داریم ... به هر حال هرچی بوده گذشته ... باید دید آیندگان چه قضاوت می کنن ... شاید تو یک قهرمان ملی نشده باشی ... شاید تغییرات بزرگ ایجاد نکرده باشی ... ولی از تو به نیکی نام خواهند برد ...


دیگه از خودم و حال احوالم که بگم همه چی خوبه ...
فقط دوتا نگرانی دارم الان یکی پذوژه دانشگاه که تا آخر مرداد فقط وقت دارم ... و خیلی حالش بده ... و چندتا درس باقی مونده ... برای ترم بعد که انشاالله فارغ بشم از تحصیل ... یکی دیگم برنامه های تمرینی و مسابقات پیش رو هست ... که با این نقشه هایی که اهالی برای من چیدن باید خیلی کار کنم ... شرکت کردن تو 7 رشته ورزشی اونم تو مسابقات آسیایی کار آسونی نیست ... اونم با وقت کم و فکر مشغول من ... نمی دونم چی می شه ..

فقط می دونم هر لحظه باید خودم رو آماده کنم برای یک اتفاق یا یک برنامه یا یک تصمیم پیش بینی نشده ...

او یک نگرانی دیگم هست ... اونم یک پر.ژه تقریبا گنده برنامه نویسی که قراره باهاشون همکاری کنم ... البته یک ماهی مونده تا کار من شروع بشه ... ولی فکر کنم خیلی انرژی باید بگذارم ... تنها خوبیش اینه که از نظر زمانی عجله ندارن ... فکر کنم خیلی برام خوب باشه خیلی چیزا یاد بگیرم ... و احتمالا تاثیر زیادی تو آینده کاریم داره ...

No comments: