Monday, January 31, 2005

امروز باز بعد از مدت ها .. که احتیاج شدید به کوه داشتم ... توفیق اجباری شد ... یک کلاس تعطیل شد و من زدم به کوه ....
تا یک هوایی تازه کنم ... تا کمی با خودم تنها باشم ... هوای لطیف ... کوه و سنگ و برف و آفتاب دلچسب ...
و آسمانطوسی و دودی که شهر رو پوشونده بود... آبی نبود اصلا ... مثل دل من نه از باران عشق که از دود غم و ترس گرفته بود ...
... کلی با خودم جلسه گذاشتم ... با خدای خودم ... و با زمین و آسمونی که از من هستند و من از اونها ....
نتیجه آخر استپ کردن فکر و عقلم بود ... همونی که تو پیدا کردن راه حل خیلی کنده ... قرار شد همه چی رو واگذار کنم ... واگذار به خدا ... که تو یک موقعیت مناسب با شهود دلم رو مطمئن کنه و قدمم رو محکم و ثابت ...

سعی می کنم زیاد سخت نگیرم ... سعی می کنم که ناراحت کننده ها رو فراموش کنم ... :)
حالا من آروم اینجا می مونم ...
بایدقوی باشم و آروم ...
:)

No comments: