Thursday, September 04, 2003

سلام اهالی ...
من فردا دارم می رم بیرجند ... اگه دیگه ندیدمتون ;) ... ببخشینم ... با همه شما هایی هستم که اینجا سر می زننین ... اون هایی که منو دیدن ... و اونهایی که ندیدن ... دوستای قدیمی و دوستای جدید ... فامیل ها و غریبه ها ... همسایه ها .. چه همسایه دیوار به دیوار باشن ... چه همسایه وبلاگی ... همه و همه ... به گوش اونهایی هم که وبلاگ خون نیستن ... یا اصلا نمی دونن من وبلاگ دارم هم برسونین ...
از قول من برای بدی هام عذر بخواهید ...

می دونین این بار اولین باریه که با فکر کردن به اینکه آیا سلامت بر می گردم یا نه ... یک احساس عجیبی بهم دست می ده ... هیچ وقت از اینکه اتفاقی بیفته ... که زندگیم تموم بشه ... نمی ترسیدم ... هیچوقت برام مهم نبود ... یک موقع ها بدمم نمی اومد ... ولی این بار احساس می کنم خیلی زوده .. تازگی ها فهمیدم چقدر کار دارم که باید انجام بدم قبل از مردنم ... انقدر زیاد که احتمالا با یک عمر معمولی هم وقت کم میارم ....
و این بار برای اولین بار سلامتی رو از خدا می خواهم ... منتها با یک شرط ... به شرط اینکه مطمئن باشم باقی زندگیم ... لحظه به لحظه اش پر از عشق باشه ... و زنده بودنم فایده ای داشته باشه ... و پیشرفتی دارشه باشم ...

* دارم می رم برای مسابقه ... ولی روز آخر تمرینم ... اصلا روز خوب و امیدوار کننده ای نبود ... تازه آسیب هم دیدم ... دو تا درد رو دارم با خودم می برم مسابقه ... دو تا درد تو دو جای کلیدی که برای پرش ارتفاع خیلی مهمه ... یکی کمرم ...که باید از رو مانع قوس بزنه و دیگری پاشته پام که همه نیروی بالا پریدنم از اونه ... تازه بخاطر آسیب امروز یک ترس از مانع رو هم اضافه کنید ... ترسی که بخاطرش شرمندم ... و خیلی خواستم این مهمون نا خونده و تازه رو همین امروز نیامده بیرون کنم .... ولی انگار تک تک اعضای بدنم حرفم رو گوش نمی کردن ... انگار می گفتن ... "سه ماه تو فرمانده بودی و جونمون رو درآوردی ... حالا بگیر ... تلافی می کنیم سرت ... به ما استراحت نمی دی ... وقتی توصیه های دکتر رو گوش نمی دی نتیجش اینه که زحماتت به باد بره ..." ...
می دونین ... آخر چی جوابشون دادم ... گفتم مختارین ... اگه دلتون میاد زحماتم رو به باد بدین ... من هیچی نمی گم ... راستش امیدوارم سر عقل بیان ...p:

* در مورد نظرخواهی وبلاگم باید بگم ... که تقصیر من نیست ... سایتی که ازش سرویس می گرفتم ... سوت شده .... تا رو به راه شدنش بهم ایمیل بزنین ... اگر تو سفر نتونستم چک کنم mailbox ام پر شد به اینجا ایمیل بزنین :
hoda@dotpars.com
(منو باش فکر کردم ... چقده قراره ایمیل بگیرم ... :">... p: ... )

* راستی تو هفته دیگه دومین سال تولد وبلاگ سلمان (اولین وبلاگ فارسی) به خودش و به همه وبلاگ نویس ها تبریک می گم :)

* به عنوان اختتامیه این کلیپ رو نگاه کنید (ممنون از بهزاد)

* امیدوارم این سفر من اگه به سلامتی منجر شد ... غیر از موفقیت تو مسابقات ... اثرات مهمتری برای من داشته باشه ... و باعث متوقف شدن حرکتم نشه ... امیدوارم در طول این سفر لحظه به لحظه قلبم بتپه ... با عشق بتپه ... گرم و پر نور بتپه ...
با بهترین آرزوها ... امید که یار همیشه در یادتون باشه و عشقش تو دلتون .. .

No comments: