نم نم بارون ...با باد خنک و دل انگیز ... تو راه برگشت به خونه همه خستگی روز رو از تن آدم در می کنه ...
دلت می خواد شبیه راه بیفتی تو خیابون ها ... آروم و بی هدف قدم بزنی ...
تو همچین لحظاتی که یه خواسته خیلی ساده و قشنگ انقدر دور از دسترس می شه بخاطر دختر بودن .. با خودت فکر می کنی ... کاش ...
بگذریم ... امشب که من نمی تونستم نصفه شبی برم پیاده روی .. صبح زود کلاس دارم .. هیچ محدودیتی هم در کار نیست .. خودم وقت ندارم :>
No comments:
Post a Comment