Tuesday, October 02, 2007

هر دم که قدری قدرم را نزديک انگاشتم ... به تلنگری و از خواب پريدنی ... به چشم خويشتن ديدم درازی را را و بی قدری قدم ها را ...

ولی باز سبزه دلم را گره می زنم با اميد و برای اميد ...

No comments: